برهانبرهان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره
بهاربهار، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

اندر احوالات گل پسر و مامانش

خستگی و خوشحالی...

خدا رو شکر هم پاسپورت پسری اومد و هم کارت ویزای دائم من.... دیگه خیال هر دومون راحت شد. این روزا داریم برنامه ریزی می کنیم ( بخوانید رویاپردازی می کنیم برای رفتن به ایران) من که حسابی دلم تنگ شده. مخصوصا برا مامان و آقام  البته فکر نکنم زودتر از 3 یا 4 ماه دیگه بتونیم بریم. باید مرخصی های شوهری جور بشه و یه کم از فصل گرما تو ایران بگذره ، اما خب این چند وقت با فکر و رویا خوشیم. جالبه که شوهری هم ذوق میکنه. همش برای پسرکم توضیح می دم که این کارو می کنیم ، اینجا و اونجا می برمت. تو حیاط خونه ی بابابزرگ آب بازی می کنیم و یه عالمه خیال پردازی های شیرین و دوست داشتنی... برهان هم با چشمای هاج و واج منو نگاه میکنه   آخه بچم که هن...
22 خرداد 1393

چشمهایش...

دیروز که با برادرزاده ام  صحبت می کردم ، می گفت عمه چشم های پسری خیلی شبیه چشمهای خودته. جالبه که تا الان به این قضیه دقت نکرده بودم، وقتی اینو گفت ته دلم غنج کرد. همیشه دوست داشتم که حالت چشمهای برهان شبیه من بشه، حالا نه اینکه من چشمهای قشنگی داشته باشم ، نه اتفاقا بنظر خودم چشمهای درشت و زیبایی ندارم ، اما همش دلم می خواست اگه قرار یه چیز پسری شبیه من باشه اون چشماش باشه، شایدم خودخواهی باشه ...  خیلی نگاه کردن توی چشمهای پسرکم رو دوست دارم ، یه جور معصومیت و بی گناهی و مهربونی و در عین حال هوش و ذکاوت و شیطنت رو میشه دید.  این روزا بعضی وقتا احساس دلتنگی می کنم ، برای وقتی که پسری تازه بدنیا اومده بود و یا یک ماهش ب...
7 خرداد 1393

کارهای تمام نشدنی

وقتی این وبلاگ رو برای خاطر پسرکم راه انداختم ، فکر می کردم که می تونم هر روز بیام و یه چیزی بنویسم، اما بعد از گذشت چند هفته فهمیدم که نه از این خبرا نیست و کو فرصت... با بچه داری و هزار و یک کار تمام شدنی و نشدنی...  انگار دارم پیر میشم ... آخه همش غر میزنم.. خدا رو شکر می کنم که لذت دیدن و لمس کردن پسرکم و لحظات زندیگش رو بمن داد، می دونم این جمله خیلی کلیشه ایه اما خیلی دوسش دارم ، انگار هر چی بگم بازم کم گفتم  قربونش برم به فضل حق داره بزرگتر میشه و صد البته شیطونتر ، تو این چند وقت این کارا رو یاد گرفته و سعی میکنه انجامشون بده... غلت خوردن ، نشستن که البته نمی تونه اما دوست داره و امروز دیدم که خیلی تلاش میکنه که ...
5 خرداد 1393
1